به گزارش سپیدارخبر، آنچه از تحولات میدانی و عملیاتهای ارتش و نیروهای مسلح سوریه و دفاع مردمی این کشور در رسانهها منتشر میشود، تنها یک بعد از بحران سوریه و جنگی است که حدود 4 سال است، این کشور را درگیر خود کرده است.
تخریب و نابودی شهرها و منازل، قتلها و کشتارها، بازماندگان این فجایع، پناهجویان و آوارگان و مهمتر از همه «کودکان» از دیگر ابعاد این جنگ و بحران است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.
جدیدترین گزارش سازمان یونیسف که در پایگاه خبری «سلاب نیوز» منتشر شده تاکید میکند که بیش از 52 درصد از پناهجویان سوری در لبنان را کودکان تشکیل میدهند و در میان آنها تا پایان سال 2014 میلادی، حدود 5 هزار کودک مشاهده میشود که والدین خود را از دست داده و نزد اعضای دیگر خانواده یا بستگان و آشنایان زندگی میکنند.
این گزارش با اشاره به اینکه این کودکان در شرایط روحی و اجتماعی سختی قرار دارند و حقوق آنها بشدت نقض میشود، تاکید میکند که چنین پدیدهای امری شایع در تمام جنگهای رخ داده در طول تاریخ است و چنین کودکانی تنها خانه و کاشانه و مدرسه و کلاس درس خود را از دست نمیدهند، بلکه خانواده و آغوش گرم و پر محبت والدینشان را از دست میدهند، چراکه میزان توجه افرادی که از آنها نگهداری میکنند، بسیار کمتر از والدین آنهاست.
گزارش یونیسف به «حسین»، کودک 4 ساله سوری اشاره میکند که والدین خود را طی گلوله باران شهر حلب توسط گروههای مسلح از دست داد و خود نیز زخمی شد.
«حسین» اکنون نزد عمهاش زندگی میکند که دارای 5 فرزند است و پس از آنکه تروریستها عرصه را بر وی و دیگر حلبیها تنگ کردند، آواره لبنان شد و درحال حاضر در یک اتاق که در آن کمترین امکانات معیشتی فراهم نیست، زندگی میکند.
عمهاش تعریف میکند که «حسین» چگونه والدینش را از دست داد و اکنون او را «مامان» صدا میکند و اینکه با وجود 5 فرزند با چه مشکلاتی در نگهداری «حسین» مواجه است.
«روان» دختر نوجوان 14 ساله سوری از دیگر نمونههای اشاره شده در گزارش یونیسف است که بیش از یک سال است، نمیتواند، فراموش کند، چگونه تکتیراندازان وابسته به گروههای تروریستی والدینش را در خودرویی که توسط آن درحال فرار به لبنان از چنگ تروریستها بودند، به قتل رساندند.
پس از گذشت یک سال از آن جنایت «روان» همچنان شبها از خواب بیدار میشود و از یادآوری صحنه کشته شدن والدینش جیغ میکشد و بشدت از مشکلات روحی و روانی رنج میبرد.
وی به همراه 3 خواهرش نزد خالهاش زندگی میکند. خاله روان با بیان اینکه کوچکترین فرزند خواهرش تنها 4 سال دارد، تعریق میکند که از دست دادن پدر و مادر آن هم مقابل دیدگان تلخترین و دردناکترین حادثهای است که یک انسان میتواند با آن مواجه شود.
«یزن»، کودک 3 ساله سوری که والدین خود را در یکی از انفجارهای تروریستی شهر حمص از دست داد، هم اکنون نزد پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگی میکند و از نارسایی کلیوی رنج میبرد، در حالیکه پدر بزرگ و مادر بزرگش توان تامین هزینه مداوای وی را ندارند.
اما این تنها مشکل پدر بزرگ و مادر بزرگ یزن نیست، بلکه آنها به دلیل کهولت سن بشدت از این موضوع نگرانند که در صورت مرگ نوهاشان با چه سرنوشتی مواجه خواهد شد.
در لبنان پدر بزرگ و مادر بزرگهای بیشماری را میتوان در میان پناهجویان سوری یافت که نوههای خود را به دلیل از دست دادن والدینشان سرپرستی میکنند و در حالیکه خود نیازمند مراقبت هستند، مراقبت و نگهداری از نوههایشان را برعهده میگیرند.
بسیاری از آنها بدلیل اوضاع بد معیشتی و ناتوانی در تامین نیازهای نوههایشان به کاری پست مانند کار در منازل روی میآورند.
سن برخی از این کودکان حتی به یک سال هم نمیرسد و معنی از دست دادن والدین را درک نمیکنند. «معتصم» از جمله این کودکان است که والدین خود را در حالیکه تنها بیش از یک ماه نداشت، در حلب از دست داد و هم اکنون عمهاش از وی نگهداری میکند.
عمه معتصم درحالی که اشک در چشمانش حلقه زده تاکید میکند که تروریستها چگونه برادرزادهاش را حتی از شیر مادرش نیز محروم کردند.
حسین، روان، یزن و معتصم نمونهای از هزاران کودک آواره سوری هستند که والدین خود را بخاطر بحرانی که دیگران بر کشورشان تحمیل کردند، از دست دادند و درحالی با سرنوشتی معلوم بزرگ میشوند که از کودکی خود تنها خاطره مرگ و خون را به همراه دارند.
این کودکان محبت والدین، آغوش پر مهر آنها، خانههای گرم و آینده روشن را نمیشناسند و بسیاری از آنها چه بسا در دوره نوجوانی به راههای پر خطر کشیده شوند و اینها همه نتایج طمع و چشم داشتهای کشورهای دیگر در کشورشان است.
انتهای پیام/
نظرات شما عزیزان: